گزارش ساليانه 2005
سازمان:
گزارش ساليانه ٢٠٠٥
ميان ديکتاتوری و جنگ، آزادی مطبوعات آرامش ندارد! در مغرب، در خاورميانه و در ايران آزادی و امنيت روزنامه نگاران در خطر قرار گرفته است. با جنگ در عراق و منازعه ميان اسرائيل و فلسطين، درسال ٢٠٠٥ افزايش خشنونت در اين منطقه چشمگير بوده است. نظام های اقتدارگری حاکم بربسياری از کشورها ی اين منطقه، تمايلي به رعايت آزادی های بينيادين ندارند و با به اجرا نهادن قوانين آزادی ستيزانه، رسانه ها را بشدت سرکوب مي کنند. رئيس دولت، وزير، مسئول سرويس های امنيتي و ماموران انتظامي در تمام طول اين سال به بهانه های مختلف وضعيت اضطراری به اجرا درآمده ( در سوريه و مصر) مبارزه عليه تروريسم (عربستان سعودی و مراکش)، تهديد اسلاميست ها (تونس) بر مطبوعات و روزنامه نگارانسخت گيری کردند. در اين مجموعه نامتجانس کشورها از الجزاير تا ايران ضرب و شتم،تهديد و زنداني کردن روزنامه نگار امری رايج است. ١٠٤ روزنامه نگار و همکار رسانه ها درسال ٢٠٠٥ مورد حمله و تهديد قرار گرفته اند، اين آمار در سال پيش ٧٣ نفر بود. در ايران دستگيری همواره با شکنجه و آزار همراه است. در الجزاير کشيدن يک کاريکاتور مي تواند طراح آن را به زندان بيفکند. در عربستان سعودی و يا در يمن موضوعات به اصطلاح حساس همچون فساد، اسلام گرايي، و يا مباحث مذهبي مي تواند عاملي برای زنداني کردن روزنامه نگار باشد. روزنامه نگاران در اين منطقه تنها پناهگاهي که دارند يا خودسانسوری است و يا تبعيد. اکثر دولت های انحصار و کنترل راديو تلويزيون را در دست دارند و ٧٠ درصد شبکه هاي ماهواره ای که در جهان عرب به پخش برنامه مشغولند به شکل رسمي پيش از بخش برنامه توسط يک نهاد دولتي بازبيني مي شوند. خاورميانه خطرناک ترين منطقه برای روزنامه نگاران با ٢٧ روزنامه نگار کشته شده در سال ٢٠٠٥ خاورميانه مرگ بارترين منطقه جهان برای مطبوعات بود. نا امني حاکم بر عراق اصلي ترين علت اين امر است. از ٦٤ روزنامه نگار کشته شده ٢٤ نفر در اين کشور جان باخته اند. هر چند اغلب اين روزنامه نگاران به هنگام تحت پوشش قرار دادن اخبار عمليات شورشيان عراقي کشته شده اند، اما تروريست ها حتا در حمله به منزل روزنامه نگاران و کشتن آنها در برابر چشمان خانواده شان ترديد نکرده اند. ارتش امريکا مسئول قتل ١٢ روزنامه نگار است و از سوی ديگر ٦ روزنامه نگار و همکار رسانه ها توسط سربازان امريکايي بازداشت شده اند. اين افراد که مظنون به همکاری با شورشيان بودند، طي ماه ها بازداشت و مورد آزار و اذيت قرار گرفته، از حقوق خود چون داشتن حق وکيل و يا ملاقات با خانواده و کارفرمايان خود به شکل غير قانوني محروم شده اند. فرستادگان ويژه رسانه های خارجي در عراق که به راحتي قابل شناسايي هستند، هدف اصلي ربايندگان هستند، ٧ نفر از آنها در سال ٢٠٠٥ به گروگان گرفته شدند. فرستاده ويژه روزنامه ی ليبراسيون فلورانس اوبانس و راهنمای محلي اش حسين هانون بيش از ٥ ماه در اسارت بسر بردند. با اين حال از ماه مارس ٢٠٠٣ فرد نئراک فيلم بردار شبکه تلويزيوني ITN ناپديد شده است. در همين زمان روزنامه نگاران ديگری در عراق به گروگان گرفته شده وسپس آزاد شده اند از جمله گيليان سرناريال، ماری ژان لون، سورين دوميترو ميسکويي که در اولين ماه های اول سال ٢٠٠٥ ذهن ما را به خود مشغول کرده بود. متاسفانه اين رويه متوقف نشده است. هر هفته روزنامه نگاران عراقي و ديگر روزنامه نگاران خارجي در عراق به گروگان گرفته مي شوند. در حال حاضر سرنوشت ريم زيد و مروان خازال خبرنگاران شبکه تلويزيون محلي سوماريه در پرده ابهام است. در اين مورد هم ما بايد بدون هيچ محدوديتي کارزار را به پيش بريم و هر روز به گروگانگيران يادآور شويم که اين دو خبرنگار فقط به انجام وظيفه خود مشغول بوده اند و هيچ امری توجيه گر عذابي که به آنها تحمل مي شود، نيست. اما آزادی مطبوعات فقط در عراق در خطر نيست. کمي دورتر از آنجا در بيروت روزنامه نگاران در هراس ترور به سر مي برند. در سال ٢٠٠٥ سمير کسير و جبران توئني دو نويسنده برجسته ی روزنامه ی النهار ترور شدند. خبرنگار محبوب شبکه تلويزيوني آل-بي-سي مايا شيدياک نيز در ترور نافرجامي شدطدا مضروب شده است. کشوری که در ميان جهان عرب بيشتراز ديگران حقوق روزنامه نگاران را محترم مي شمرد، آرام آرام در ظلمت خود سانسوری فرو مي رود. بهبود آزادی بيان و خبر های خوب در ديگر کشورهای جهان شرط صداقت نيست اگر از خبر های خوب سخني به ميان نياوريم نخست اين خبرها موجودند و سپس همين اخبار هستند که ما را برای ادامه مبارزه مان ياريگرند. آزادی يک روزنامه نگار از زندان، باز انتشار يک روزنامه ی توقيف شده، محاکمه و محکوم شدن يکي از دشمنان آزادی مطبوعات، فرصت های خوبي است برای ابراز شادماني هستند در هند و در ايالت آسه و در بعضي از کشورهای امريکای مرکزی، رسانه ها از آزادی بيشتری بهرمند شده اند. گزارشگران بدون مرز در جريان اصلاح قانون مطبوعات در کشور موريتاني مشارکت کرده است. و اميدواريم که در چاد و کامرون نيز همين امر انجام گيرد. مکزيک دادستان ويژه ای برای تحقيق و بررسي در باره ی مورد تهاجم قرار گرفتن روزنامه نگاران منصوب کرده است و اين نشانده ی آن است که دولت اهميت وخامت شرايط را دريافته است. دشمنان آزادی مطبوعات مطبوعات هم دشمناني دارد. رئيس جمهور باشند يا وزير و شاه، ولي فقيه وفرمانده چريکهی شورشي و يا رهبر سازمان های جنايتکارانه، دشمنان مطبوعات چهره و نام و نشاني دارند، اين درندگان آزادی مطبوعات قدرت آنرا دارند که روزنامه نگاران را زنداني کنند، بربايند، شکنجه کنند و گاه نيز به قتل برسانند. موقعيت و مقام شان عموما عاملي برای مصون ماندن شان از مجازات است و برای مسوليتي که در نقض حقوق بشر دارند معمولا هيچگاه محاکمه نمي شوند. گزارشگران بدون مرز از سال ٢٠٠٢ تصميم گرفته است که هر ساله چهره ی اين دشمنان آزادی مطبوعات را آشکار و آنها را به همگان معرفي کند. گزارشگران بدون مرز ٥ نام جديد را به ليست بزرگترين دشمنان آزادی بيان افزوده است. اتيوپي : میلس زناوی نخست وزير سری لانکا : گروه نطامي ببر های تاميل کلمبيا : ديگو فرناند. مريلو رهبر گروه شته نطامي آ- يو - سي ايران : محمود احمدی نژاد رئيس جمهور فرمانده سابق سپاه پاسداران، محافظه کار افراطي محمود احمدی نژاد در ١٣ مرداد ماه سال گذشته به رياست جمهوری اسلامي ايران انتخاب شد. وی با انتخاب صفار هرندی به وزارت فرهنک و ارشاد اسلامي، همه ی مسئولان اصلاح طلب اين وزارت خانه را با محافظه کاران جايگريني کرد. مسئولان به قدرت رسيده در دستگاه احمدی نژاد همان کساني هستند که از سال ١٣٨٠ اطلاعات موازی را تشکيل دادند. اين نيروها با مصونيت کامل از مجازات، نقش اصلي در سرکوب روزنامه نگاران و روشنفکران ايراني در سالهای اخير بازی کرده اند. بسياری از وزرای دولت احمدی نژاد از ماموران اطلاعاتي و يا مسئولان سپاه پاسداران هستند و تعدادی از آنها به ويژه در جنايات سياسي انجام شده موسوم به قتل های زنجيره ای در سال ١٣٧٧، و دستگيری و شکنجه روزنامه نگاران در سالهای بعد دست داشته اند.گزارش ساليانه ی گزارشگران بدون مرز - ايران 2006
در سال ٢٠٠٥ ايران همچنان بزرگترين زندان برای روزنامه نگاران در خاورميانه بود. در طي سال گذشته ١٣ روزنامه نگار و وبلاگ نويس دستگير و بازداشت و در اول ژانويه 2006، پنج روزنامه نگار همچنان در پشت نرده های زندان بسر مي بردند. تهديد، احضار، بازجويي و بازداشت خودسرانه به شکل چشم گيری افزايش يافته است. بسياری از روزنامه نگاران ايران در حال حاضر با سپردن وثيغه های سنگين در بيرون از زندان بسر مي برند. به قدرت رسيدن رئيس جمهور محافظه کار محمود احمدی نژاد اين وضعيت را بهبود نبخشيده است. ٢٠٠٥ به ويژه سالي دشوار برای اکبر گنجي بود. وی که پس از اعتصاب غذایي که در تابستان بيش از ٦٠ روز به طول انجاميد و در حالي که شديدا ضعيف شده بود و وزنش به پنجاه کيلو هم نمي رسيد به سلول انفرادی انتقال يافت. عليرغم فشار های بين المللي برای آزادی ايشان اما همچنان تا پايان سال ٢٠٠٥ در زندان بسر برد. روزنامه نگاران ديگری در طي سال گذشته از زندان آزاد اما شديدا تحت فشار و کنترل قرار دارند و از فعاليت مطبوعاتي آن ها جلوگيری به عمل مي آيد. بعنوان مثال تقي رحماني روزنامه نگار اميد زنجان، رضا عليجاني سردبير مجله توقيف شده ايران فردا و برنده دهمين جايزه گزارشگران بدون مرز در سال 2001، هدی صابر روزنامه نگار مجله توقيف شده ايران فردا،در خرداد ماه ٢٠٠٥ پس از دوسال حبس خودسرانه از زندان آزادی اما دادگاه آنها همچنان در جريان است. اين روزنامه نگاران هر لحظه مي توانند دوباره به پشت ميله های زندان بازگردند. روزنامه نگاران ديگری از استانهای مختلف نيز در طي سال دستگير و روانه ی زندان شده اند که برای آنها نيز خطر بازگشت به زندان وجود دارد. از جمله اجلال اقوامي روزنامه نگار هفته نامه ی توقيف شده پيام مردم کردستان، سعيد ساعدی روزنامه نگار مستقل و همکار بسياری از روزنامه های محلي، خانم رويا طلوعي سردبير نشريه رسان که دادگاه آنها تا اول ژانويه ٢٠٠٦ آغاز نشده است. علاوه بر افزايش صعودی احضار و تهديد روزنامه نگاران، سانسور روزنامه ها توسط ارگان های مختلف حکومتي از دادستان تهران تا شورای عالي امنيت ملي و وزارتخانه های فرهنگ و ارشاد اسلامي و اطلاعات، در سال گذشته تعداد بازهم بيشتری از روزنامه نگاران ممنوع خروج شدند از جمله عيسي سحرخيز، علي مزروعي، احمد زيد آبادی و عماداليدن باقي و .... آقای عمادالدين باقي که از جمله برندگان جايزه ی کميسيون فرانسوی حقوق بشر بودند، نتوانست برای دريافت جايزه خود در فرانسه حضور يابد.Publié le
Updated on
18.12.2017